آزمایشگاه کنترل کیفیت سازه دانشگاه امیرکبیر

انجام تمامی آزمون های کنترل کیفیت مکانیکی، ساختمانی و عمرانی

انجام تمامی آزمون های کنترل کیفیت مکانیکی، ساختمانی و عمرانی

آزمایشگاه کنترل کیفیت سازه دانشگاه امیرکبیر

آزمایشگاه کنترل کیفیت سازه دانشگاه امیرکبیر با استفاده از کادر مجرب و متخصص و از طریق یکپارچه سازی فعالیت های روزمره خود به واسطه فناوری اطلاعات به دنبال خدمت رسانی هر چه بهتر به تمامی متقاضیان عزیز می باشد
تمامی دستگاه های آزمایشگاه دارای گواهینامه کالیبراسیون بوده و تمامی آزمون های این مجموعه مطابق با استاندارد های معتبر ملی و جهانی انجام می شوند

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

آزمون خستگی

مقدمه

 

بعد از سال 1830 دانشمندان و مهندسان فهمیدند که وقتی مواد تحت بار های سیکلی و تکرار شونده قرار می گیرند در تنشی پایین تر از حد تسلیم دچار شکست می شوند. شکست سازه ها تحت بارهای داینامیکی را شکست تحت خستگی می نامند. بدلیل ساخت تجهیزات و ماشین آلاتی مانند اتومبیل، هواپیما، کمپرسورها، پمپ ها، توربین ها و ... بحث بحث شکست در اثر خستگی خیلی مطرح می باشد و دلیل این امر این است که بیشتر ماشین آلات صنعتی از جمله آنهایی که بیان گردید تحت بارهای داینامیکی و سیکلی قرار می گیرند. و امروزه بیش از 90 درصد شکست در سازه ها در اثر پدیده خستگی رخ می دهد.

شکست در اثر خستگی خیلی سریع و بدون هشدار قبلی اتفاق می افتد و سطح مقطع شکست در این حالت شبیه شکست ترد و بدون کمترین تغییر شکل پلاستیکی در آن می باشد و در مقیاس ماکروسکوپی سطح شکست عمود بر راستای تنش کششی اصلی می باشد.

شکست در اثر خستگی را می توان براحتی از روی سطح مقطع شکست تشخیص داد به گونه ای که سطح مقطع این نوع  شکست  از دو قسمت تشکیل شده باشد ، یکی منطقه صاف که ترک در آن منطقه انتشار یافته است. صاف شدن این منطقه بر اثر حرکت نسبی دو سطح ترک (سایش) و تناوب زیاد بارگذاری است. سرانجام وقتی که ترک به اندازه ای رشد پیدا کرد که جسم تحمل بارگذاری را نداشته باشد، شکست به سرعت در قسمت باقیمانده سطح گسترش میابد و در این مرحله شکست سطح معمولا دارای ظاهری بلورین مانند شکست اجسام ترد است، بنابراین به راحتی می توان شکست در اثر خستگی را از دیگر انواع شکست ها، تشخیص داد.

سه فاکتور اساسی برای وقوع شکست در اثر پدیده خستگی مورد نیاز است:

1- تنش کششی اعمالی به اندازه کافی بالا باشد

2- اختلاف بین تنش های ماکزیمم و می نیمم اعمالی به اندازه کافی زیاد باشد

3- تعداد سیکل های بارگذاری به اندازه کافی زیاد باشد تا شکست خستگی رخ دهد


علاوه بر موارد گفته شده یک سری عوامل دیگر در این نوع شکست دخالت دارند که در ضریب تمرکز تنش، خوردگی، دما، ساختار متالورژیکی ماده و تنش های پسماند از جمله این موارد می باشد.

عوامل تاثیرگذار بر خستگی

عوامل بسیار زیادی وجود دارد که بر رفتار ماده یا قطعه در شرایطی که منجر به شکست خستگی می شوند، موثرند:

نوع و چرخه های بارگذاری، شرایط سطحی، طرح قطعه و شرایط محیطی از این جمله اند.

الف) نوع تنش

استحکام خستگی جسمی که تحت تاثیر چرخه های تنش پیچشی قرار دارد از استحکام خستگی همان جسم که تحت تنش نرمال قرار دارد، کمتر خواهد بود علاوه بر آن وقتی که یک ترک خستگی بوجود می آید، آهنگ گسترش آن از تنش های کششی و تنش های فشاری تاثیر می پذیرد. کشش تمایل به باز کردن دهانه ترک، و فشار تمایل به کاهش رشد آن دارد.

ب) آهنگ بارگذاری

در بسیاری از موارد آهنگ بارگذاری تاثیری بر عمر خستگی ندارد ( حداقل تا بسامد های 150 هرتز چنین تاثیری وجود ندارد ) . در بسامد های بالاتر ، استحکام خستگی به مقدار کمی افزایش نشان می دهد، ولی برای بسامد های بسیار بالا ( تا 15000 هرتز)، افزایش استحکامی تا حدود 10 درصد بدست آمده است.

ج) شرایط سطح و عیب های سطحی

شرایط سطح یک قطعه تاثیر زیادی بر عمر خستگی آن دارد. زبری سطح یا وجود خراش هایی بر روی آن، می توانند کانون هایی  برای تمرکز تنش باشند و خستگی حساسیت زیادی به افزایش تنش دارد به گونه ای که هر افزایشی در تنش، شروع ترک خستگی را تسریع می بخشد. اثر خراش های سطحی یا هر عیب دیگر، برای تمام موارد یکسان نیست. فلزات نرم تر در مقایسه با فلزات ترد، حساسیت کمتری نسبت به اینگونه عیب های سطحی دارند. در فلزات نرم، تغییر شکل پلاستیکی در پای یک خراش ممکن است شعاع بن آن خراش را افزایش داده و اثر بالا رفتن تنش در نوک ترک را کاهش دهد.

عمر خستگی یک قطعه را می توان با کوبیدن سطح آن افزایش داد. که این عمل نوعی تنش های پسماند فشاری در لایه های سطحی ایجاد کرده و از ایجاد ترک های خستگی جلوگیری می کند یا آن را به تاخیر می اندازد. عملیات سطحی دیگری که با ایجاد تنش های فشاری در لایه های سطحی عمر خستگی را افزایش می دهند، عملیات سخت کردن سطحی مانند کربن دهی، نیتروژن دهی و یا ایجاد بعضی پوشش های الکتریکی بر روی سطح است.

د) آثار محیط

اگر شرایط لازم برای ایجاد خردگی وجود داشته باشد، نه تنها مقاومت خستگی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد بلکه آهنگ خوردگی نیز افزایش خواهد یافت. بعضی از مواد از جمله پاره ای از فولاد ها در محیط های خورنده حد استحکام خستگی ندارند، و حتی هنگامی که سطح تنش بسیار پایین است امکان دارد شکست به طور ناگهانی اتفاق بیفتد.

فرایند شکست خستگی منحصر به فلزات نیست، موادی مانند بتن و پلیمر نیز در اثر خستگی از کار می افتند. مانند فلزات، تعداد چرخه های تنشی که منجر به شکست قطعه می شود با کاهش تنش بیشینه بارگذاری، افزایش می یابد، ولی این مواد حد خستگی مشخصی نشان نمی دهند. آزمون خستگی پلیمرها با مشکلات ویژه ای همراه است، زیرا به علت کوچک بودن ضریب میرایی این مواد، دمای قطعه ضمن انجام آزمایش افزایش می یابد و مشکلاتی را در اندازه گیری بوجود می آورد.

منبع: asqc.ir

آزمون فشار

مقدمه

 

با استفاده از آزمون کشش می توان خصوصیات مکانیکی مصالح شکل پذیر را بدست آورد اما مواد ترد مانند بتن، سرامیک ها، چدن و ... بدلیل کم بودن مقدار تغییر شکل پذیری آنها در آزمون کشش، سریع دچار شکست شده لذا نمی توان تمام خصوصیات مکانیکی مصالح مورد نظر را با استفاده از آزمون کشش بدست آورد، بنابراین برای بدست آوردن مشخصات مکانیکی بیشتر مصالح ترد، از آزمایش فشار استفاده می شود و این آزمون برای فلزات شکل پذیر کاربرد زیادی ندارد.

نمونه آزمایش کشش، نسبتا بلند و دارای یک قسمت باریک شده مرکزی به منظور تعیین دقیق ویژگی های کششی ماده است اما در آزمون فشار ، نمی توان از نمونه بلند استفاده کرد زیرا با ایجاد نیروی محوری و فشاری مستقیم، کمانش بوجود می آید و باعث از کار افتادگی قطعه می گردد، بنابراین نمونه آزمایش باید کوچک باشد و برای جلوگیری از کمانش، طول آن نباید از سه برابر قطر بیشتر باشد. مسئله دیگر در آزمایش فشار ، اصطحکاک بین سطح نمونه آزمایش و صفحه های فشار دهنده ماشین آزمایش است. در اثر ایجاد کرنش فشاری ، طول نمونه آزمایش کاهش می یابد از طرفی قطر آن افزایش پیدا می کند اما در دو انتهای نمونه، اصطحکاک مانع انبساط جانبی شده و پس از شروع تغییر شکل مومسان، ماده به شکل بشکه در می آید. این نوع تغییر شکل باعث می شود تا در سطح بیرونی ماده تنشهای کششی ایجاد کند و مقاومت به شکستن نمونه بیش از هر چیز دیگر به استحکام کششی آن مربوط می شود. در آزمایش فشار، مواد ترد معمولا در اثر برش تحت زاویه 45 درجه نسبت به محور بارگذاری می شکنند.

نمونه های آزمایش فشار بتن و سیمان را معمولا به شکل قطعات مکعبی با طول ضلع 100 یا 150 میلی متر یا استوانه ای می سازند.

خواص مواد در آزمون فشار

قسمت اول منحنی تنش کرنش در آزمایش فشار شبیه آزمون کشش است. بنابراین همانند آزمون کشش می توان بعضی از خصوصیات مکانیکی ماده مثل مدول الاستیسیته ، استحکام تسلیم و ... را از قسمت اول این منحنی بدست آورد.

مقدار استحکام نهایی نمونه در آزمون فشار با مقدار بدست آمده از آزمون کشش متفاوت است.  در آزمون کشش کم شدن نیرو تا شکست نمونه، با پدیده گلویی شدن همراه می باشد حال آنکه در آزمون فشار چنین اتفاقی پیش نمی آید.

مواد ترد و بعضی از مواد شکل پذیر در طول آزمون فشار دچار شکست می شوند اما بسیاری از مواد شکل پذیر و پلیمر ها در آزمون فشار هیچ موقع دچار شکست نمی شوند بلکه نمونه آنقدر تغییر شکل می دهد که ادامه آزمون با مشکل مواجه می گردد.

مقدار شکل پذیری مواد درحین آزمون فشار را می توان به صورت کیفی همانند آزمون کشش اندازه گرفت که برای اندازه گیری آن از مقدار درصد تغییر طول و درصد کاهش سطح نمونه استفاده می شود.

قسمت ابتدایی منحنی تنش کرنش در آزمون فشار و کشش برای مواد شکل پذیر یکسان است و در صورتی که منحنی تنش و کرنش واقعی رسم شوند، برای دو آزمون کشش و فشار شبیه هم هستند. اما در موارد ترد بدلیل ترک های ریزی که در آن ها وجود دارد، هنگامی که تحت آزمون کشش قرار می گیرند، ترک ها رشد کرده و باعث شکست در نمونه می شود حال آنکه اگر این نمونه تحت آزمایش فشار قرار گیرد، بدلیل ماهیت تنش های فشاری رشد ترک محدود شده و در نتیجه اینگونه مواد در فشار می توانند تنش بیشتری نسبت به کشش تحمل کنند.


منبع: asqc.ir

آزمون سختی

تئوری

سختی عبارت است از مقاومت مواد در برابر سایش و نفوذ یک جسم نافذ که این جسم می تواند بر اساس آزمایشات مختلف ساچمه فولادی یا الماس منشوری شکل باشد.

آزمایش سختی یکی از آزمایش های مقایسه ای است و پیشرفت آن عمدتا بخاطر وجود نیاز به روش های مناسب جهت اندازه گیری مقاومت مواد در برابر خراش، سایش و فرو رفتگی بوده است. همچنین اغلب از این آزمایش به عنوان سریعترین روش برای تعیین مقاومت نهایی تقریبی مواد نیز استفاده می شود، با این مزیت که در این آزمایش نمونه خراب نشده و فقط یک فرورفتگی جزئی بر روی سطح نمونه باقی خواهد ماند.

از جمله اولین روش های اندازه گیری سختی توسط دانشمند متالورژیست آلمانی به نام موهز برای اندازه گیری سختی کانیها و مواد معدنی استفاده شد به گونه ای که ایشان عدد سختی 10 را به الماس نسبت دادند و بقیه مواد بر اساس مقاومتی که در مقابل سایش الماس از خود نشان می دادند یک عدد سختی به آنها تعلق می گرفت. این مقدار برای فلزات و مواد سخت نزدیک 7 و مواد نرم برابر بین 4 تا 5 بود. امروزه این روش در اندازه گیری سختی مواد استفاده نمی شود بلکه روش های مرسوم در صنعت سه نوع آزمایش زیر به کار می رود که عبارتند از:

آزمایش برینل، آزمایش راکول و آزمایش ویکرز

 

سختی سنجی به روش برینل

این روش سختی سنجی که بر اساس مقاومت یک ماده در مقابل نفوذ مقدار سختی آن ماده را اندازه می گیرد، در سال 1900 میلادی توسط برینل ارائه شد.

در این آزمایش ساچمه به قطر استاندارد 10 میلیمتر از فولاد سخت شده ای تحت بارهای استاندارد 3000KG و 1500KG  و 500KG برای مواد مختلف به سطح مورد نظر فشرده می شود پس از برداشتن بار از روی ساچمه قطر فرو رفتگی با استفاده از میکروسکوپ و یک خط کش دقیق اندازه گیری می شود.

 

سختی سنجی به روش ویکرز:

در این آزمایش در انتهای سمبه نفوذ کننده الماس هرمی قرار دارد. قاعده این الماس مربع بوده و زاویه دو سطح مقابل هرم 136 درجه است.  این زاویه به این

این دلیل 136 دزجه انتخاب شده است که نتایج این آزمایش تقریبا برابر با نتایج آزمایش برینل باشد.

آزمایش سختی معمولا با دستگاه های مخصوصی که مجهز به سیستم کنترل زمان و شدت بارگذاری هستند انجام میگرد. همچنین دستگاه های اندازه گیر سختی ویکرز مجهز به میکروسکوپ بوده که برای اندازه گیری اقطار حفره ایجاد شده در نمونه بکار می رود.

آزمایش ویکرز معمولا بیشتر در کار های تحقیقاتی مورد استفاده قرار می گیرد، برای اینکه این آزمایش مقیاس سختی پیوسته برای یک بار مشخصی از فلزات نرم یا سخت می دهد بدین معنی که سطح تصویر شده روی نمونه در اثر نفوذ الماس هرمی شکل مستقل از بار وارده است، در حالیکه در آزمایش برینل و راکول لازم است بار روی سمبه نفوذ کننده برای نمونه های مختلف تغییر کرده و یا عوض می شود.

ولی به هر حال آزمایش ویکرز برای کارهای معمولی مناسب نیست چون اولا لازم است که سطح نمونه بسیار دقیق صیقل داده شود، ثانیا اندازه گیری اقطار حفره ای ایجاد شده سبب کندی کار در تعیین عدد سختی می شود.

از آزمایش ویکرز هم برای فلزات نرم و هم فلزات سخت می توان استفاده کرد، مزیت دیگر روش ویکرز این است که چون اثر بوجود آمده در این آزمایش کوچک است، بنابراین می توان برای تعیین سختی ورقه های نازک هم استفاده کرد.

سختی سنجی به روش راکول:

در آزمایش سختی راکول عمق فرورفتگی در سطح نمونه تحت بار استاندارد به عنوان عدد سختی اندازه گیری می شود. در این روش آزمایش بر اساس جنس قطعه کار از سه معیار سختی سنجی ای و بی وسی استفاده می شود.

تفاوت این سه معیار در سمبه نفوذگر و بار اعمالی روی سمبه است.

در آزمایش راکول در ابتدا بار اولیه برای نشاندن نمونه بر آن وارد می شود. سپس بعد از تنظیم عقربه شاخص روی درجه مبنا، بار اضافی مطابق استاندارد علاوه بر بار اولیه در یک زمان مشخص بر نمونه وارد می شود. پس از حذف بار ، عمق فرو رفتگی توسط خود دستگاه به عنوان عدد سختی راکول اندازه گرفته می شود.


منبع: asqc.ir

آزمون ضربه

تئوری

یکی از مسائل مهم در صنعت که باعث خسارات زیادی می شود شکستن قطعات بر اثر تردی جنس آنهاست. آزمایش های کشش و فشار با همه اهمیت خود نمی توانند رفتار فلزات را در اثر بارهای ضربه ای تعیین کنند، بنابراین برای پی بردن به قابلیت جذب انرژی فلزات در دماهای مختلف از آزمایش ضربه استفاده می کنند هر چه انرژی لازم برای شکستن فلز زیادتر باشد فلز سخت تر و ترد خواهد بود.

چقرمگی عبارت است از توانایی جذب انرژی توسط مواد در اثر تغییر شکل های پلاستیک. در آزمون کشش استاتیکی مساحت زیر منحنی تنش – کرنش ، مقدار انرژی جذب شده توسط قطعه مورد آزمایش تا لحظه شکست را نشان می دهد.

استفاده از موادی که توانایی جذب انرژی آنها در مقابل بار های ضربه ای کم است، در سازه هایی که ممکن است تحت بار ضربه ای قرار گیرند خطرناک است، زیرا شکست ناگهانی در آنها بدون اینکه تغییر شکل پلاستیکی زیادی از خودشان نشان دهند، رخ می دهد. چند عامل مهم وجود دارد که شکست ترد در سازه ها را شدت می بخشند، این عوامل عبارتند از:

الف- وجود ضریب تمرکز تنش و هر عاملی که موجب بی نظمی در توزیع تنش موجود در نمونه شود

ب- دما

دما تاثیر زیادی در مقدار انرژی جذب شده توسط ماده مورد نظر دارد و در دمای بالا سازه قبل از شکست دچار تغییر شکل پلاستیکی شده و انرژی زیادی را در خود ذخیره می کند، با کم شدن درجه حرارت مقدار انرژی جذب شده در اثر ضربه کاهش پیدا می کند تا اینکه در یک دما این انرژی افت شدیدی پیدا می کند که این دما را دمای تبدیل گویند و یکی از اهداف آزمون ضربه مشخص کردن این دماست چرا که سازه بر اساس جنس مورد نظر نباید در پایین تر از این دما کار کند زیرا در اثر بار ضربه ای احتمال رخ دادن شکست ترد در سازه به دلیل کم بودن انرژی جذب شده زیاد است.

عوامل متالورژیکی مختلفی بر روی درجه حرارت تبدیل موثرند که این عوامل عبارتند از:

1- تغییرات ترکیبات شیمیایی، مثلا فسفر و ازت در فولاد نرم سبب بالا رفتن درجه تبدیل می شوند حال آنکه منگنز و نیکل دمای تبدیل را کاهش می دهند.

2- ساختمان میکروسکوپی،مثلا ازدیاد قطر دانه سبب کاهش درجه تبدیل میشود.

ج- نرخ کرنش

افزایش نرخ کرنش اعمالی به سازه باعث افزایش استحکام تسلیم و کاهش انرژی جذب شده می شود. بنابراین دمای تبدیل از رفتار نرم به ترد در بارگذاری ضربه ای به مقیاس چشمگیری بالاتر از دمای تبدیل در شرایط آهنگ کم کرنش است.

آزمون های ضربه نمونه شیاردار به مقیاس وسیعی در صنعت به عنوان معیار پذیرش مواد مورد استفاده قرار می گیرند. این آزمون ها نسبتا ساده، سریع و آسان هستند. آزمون بر این اساس است که نمونه آزمایش، با شیار ماشینکاری شده، را در اثر ضربه یک چکش سریع شکسته و مقدار انرژی جذب شده در عمل شکست را اندازه گیری می کنند.

کاربرد عمده دیگر آزمون ضربه نمونه شیاردار تعیین موفقیت یا عدم موفقیت عملیات حرارتی انجام شده است. این نوع آزمون دارای امتیاز قابلیت تعیین تمایل به تردی است که در آزمون های کشش یا سختی استاندارد معلوم نمی شود.

اساس یک دستگاه ضربه بر این است که چکشی با یک وزن معلوم از یک ارتفاع مشخص به صورت پاندولی و ناگهانی به نمونه آزمایشی اصابت می کند، و انرژی لازم برای شکستن نمونه اندازه گیری می شود. بدین طریق می توان رفتار فلز را در برابر نیروی ضربه برسی نمود. اصولا آزمایش ضربه به دو صورت انجام می گیرد:

1 – آزمایش ضربه شارپی

2 – آزمایش ضربه ایزود

روش شارپی نسبت به روش ایزود دارای دو مزیت است، اول اینکه جا دادن نمونه در دستگاه آزمایش راحت است که اگر آزمایش در دمای پایین مد نظر باشد، این موضوع اهمیت پیدا می کند زیرا به دلیل دمای پایین نمونه اگر مدت زمان قرار دادن نمونه در دستگاه آزمون طول بکشد باعث ازدیاد درجه حرارت و در نتیجه خطا در آزمایش خواهد شد.

دومین برتری این است که در اطراف شیار نمونه شارپی تنش های فشاری وجود ندارد اما در نمونه آزمایش شده با استفاده از روش ایزود به دلیل نحوه قرارگیری نمونه در گیره نگه دارنده دستگاه، در اطراف شیار نمونه تنش های فشاری به وجود خواهد آمد.


منبع: asqc.ir

آزمون خمش

مقدمه

هنگامی که نیرو به گونه ای اعمال گردد که در یک طرف سازه تنشی کششی و در طرف دیگر آن تنش فشاری بوجود آید گفته می شود که سازه تحت خمش قرار دارد. خمش ممکن است همراه با تنش نرمال یا تنش برشی باشد. در خمش، سازه دچار تغییر شکل می شود که مقدار این تغییر شکل تابعی از خواص و هندسه سازه مورد نظر است. دو حالت خمش پیش می آید، یکی خمش متقارن و دیگری خمش نامتقارن که در هر دوی این حالت ها فرض بر این است که نیروی خمشی باعث پیچش در تیر نمی شود، یعنی اینکه سطح مقطع تیر مورد نظر در تمام طول آن یکنواخت و ثابت است.

 

خمش متقارن

با در نظر گرفتن دو صفحه عمود بر هم که از تار خنثی تیر می گذرند خمش متقارن اینگونه تعریف می شود که تمام نیروهای خمشی اعمال شده به سازه در موازات یکی از این دو صفحه اصلی باشند. بنابراین برای داشتن خمش متقارن در یک سازه حداقل باید یک صفحه متقارن برای سازه مورد نظر وجود داشته باشد.

 

خمش نامتقارن

در خمش متقارن بارگذاری خمشی در صفحه ای موازی یا شامل دو صفحه اصلی بود اما در خمش نامتقارن بار خمشی در صفحه ای وارد می شود که نسبت به صفحات اصلی دارای یک زاویه تمایل می باشد. در خمش متقارن سطح مقطع نمونه حول یکی از محورهای اصلی دچار انحراف و خمش می شد اما در خمش نامتقارن اینگونه نیست بلکه سطح مقطع نمونه حول محورهایی می چرخد که با محورهای اصلی سطح مقطع نمونه، دارای یک زاویه تمایل می باشد.

 

خیز تیرها

دلایل زیادی برای مطالعه خیز در تیرها وجود دارد، خیز و تغییر شکل در یک شافت ممکن است که باعث شود تا شافت مورد نظر محوریت خود را از دست دهد.. همچنین در ساختمان ها و سازه های بزرگ، تغییر شکل ها و خیز در آنها ممکن است باعث ایجاد مشکلات برای کسانی شود که ساکن سازه مورد نظر هستند، و یکی از دلایل شکست شیشه های ساختمان های بزرگ که هر روزه در همه جای دنیا اتفاق می افتد، ناشی از خیزی است که این ساختمان ها بر اثر بار وارده به آنها بر می دارند.

علم محاسبه تغییر شکلها و خیز در سازه یکی از پایه های طراحی و ساخت اینگونه سازه ها شده است. علاوه بر موارد فوق در نوشتن معادلات تعادل برای سیستم ها و سازه ها، مشکل بزرگ دیگری وجود دارد و آن نامعین بودن سازه های فوق برای حل است که یکی از راه حلهای این مشکل استفاده از تئوری خیز تیرها برای معین کردن سازه های فوق است.

خیز های کوچک الاستیک در این بخش مورد توجه قرار می گیرد و در نظر گرفتن این خیز ها منجر به طراحی بهینه بسیاری از سازه ها می شود.

مقدار انحناء خمش الاستیک تیرها، به صورت مستقیم با مقدار ممان اعمالی و با مقدار ضریب ارتجاعی در خمش رابطه معکوس دارد. که مقدار ضریب ارتجاعی در خمش با مقدار مدول الاستیسیته و ممان دوم سطح مقطع نمونه نسبت به محور خمش، مشخص می شود. با توجه به اینکه مشتق دوم خیز تیر با مقدار ممان خمشی رابطه دارد، منجر به تولید یک معادله دیفرانسیل می شود که با استفاده از آن می توان خیز در تیرها را برسی کرد.


منبع: asqc.ir

آزمون کشش

مقدمه

مقاومت یک ماده بستگی به قابلیت تغییر شکل ناپذیری و دوام آن در مقابل نیروهای وارده دارد. این خاصیت در مصالح باید به طریق آزمایش های تجربی تعیین شود. یکی از این آزمایش ها که در تعیین خواص مکانیکی مصالح مورد استفاده قرار می گیرد، آزمایش کشش است. برای اینکه نتایج حاصل از آزمایش های مختلف قابل مقایسه باشد لازم است آزمایش تحت دستور العمل های استاندارد نظیر ISO, DIN, ASTM, BS و غیره انجام پذیرد.

 

منحنی تنش کرنش مهندسی

آزمایش کشش برای بدست آوردن اطلاعات پایه در رابطه با طراحی سازه ها و همچنین برای پذیرش کردن یا ردکردن  مصالح انجام می گیرد. این آزمون بدین صورت است که نمونه را بین دو فک قرار داده و با اعمال نیرو به دو سر آن، نمونه کشیده می شود تا پس از تغییر شکل، شکست در قطعه رخ دهد.

منحنی تنش - کرنش مهندسی را می توان با استفاده از اطلاعات مربوط به نیرو - تغییر شکل رسم کرد. تنشی که در این منحنی استفاده می شودتنش مهندسی نامیده می شود که از تقسیم نیرو بر سطح اولیه بدست می آید.

 

استحکام کششی

معمولا فلزات نرم وقتیکه تحت آزمایش کشش قرار می گیرند، تا زمانی که بار به نقطه ماکزیمم نرسیده، کم و بیش دارای افزایش طول یکنواخت در سرتاسر طول نمونه می باشند، بنابراین استحکام کششی برابر است با ماکزیمم نیروی اعمالی تقسیم بر مساحت مقطع اولیه نمونه، برای سال های متمادی ایم مقدار تنش را به عنوان استحکام مواد نرم در نظر می گرفتند و برای کنترل کیفیت مواد، از این پارامتر استفاده زیادی می شد و ارتباط زیاد این پارامتر با ویژگی های دیگر، مثل سختی و خستگی ارتباط زیادی وجود دارد، دلیلی مضاعف برای استفاده از این پارامتر شده است.

 

استحکام تسلیم

تنشی را که درآن تغیر شکل الاستیک به پلاستیک تغییر میکند و ماده از محدوده الاستیک وارد محدوده پلاستیک می شوداستحکام تسلیم می نامند.

مشخص کردن این نقطه در تمام مصالح کار ساده ای نیست و برای اندازه گیری آن در بعضی از مصالح مانند آلومینیوم که مشخص کردن قسمت الاستیک منحنی تنش - کرنش کار مشکلی است، باید از یک سری قراردادها استفاده کرد، که یکی از این قراردادها انتخاب تنش مربوط به کرنش 0.02% ، به عنوان تنش تسلیم است.

 

الف) حد الاستیک

حد الاستیک هر نوع جسمی ، تنشی است که تا آن حد اگر بار برداشته شود، اثری از تغییر طول در جسم باقی نماند و یا تغییر شکل دائمی خیلی جزئی پس از حذف بار در جسم پدید آید.

ب) حد خطی

حد خطی تنشی است که بالاتر ازآن، تناسب خطی ازدیاد طول به ازدیاد بار از بین میرود. حد الاستیک و حد خطی خیلی به هم نزدیک بوده و در عمل گاهی آن دو را یکی در نظر می گیرند.

ج) نقطه جاری یا تسلیم

در منحنی کشش فولاد نرمه و یا بعضی از فلزات دیگر نقطه ی ویژه ای به نام نقطه جاری بالا وجود دارد، بطوریکه بعد از آن، تنش بصورت ناگهانی افت می کند، و نمونه در حدود 0.1% تا 0.2% تغییر طول نسبی، از خود کرنش نشان می دهد و در حین آن تنش به مقدار تقریبا ثابتی به نام تنش حد جاری پایین، می رسد. در مقابل آلومینیوم خالص از چنین رفتاری پیروی نمی کند.

مدول الاستیسیته

مدول الاستیسیته یکی از مهمترین خواص مکانیکی مصالح می باشد که مدول یانگ نیز نامیده میشود و برابر است با شیب قسمت خطی منحنی تنش کرنش.

 مدول یانگ بیانگر سفتی مواد است  و هنگامی که بحث خمش تیر ها مورد نظر است مدول الاستیسیته اهمیت پیدا می کند. مقدار مدول الاستیسیته توسط نیروی پیوند بین اتم ها مشخص می شود بنابراین این پارامتر تغییر نخواهد کرد مگر اینکه تغییرات اساسی در ساختار ماده مورد نظر ایجاد شود که این بیانگر وابستگی شدید مدول الاستیسیته به خواص مکانیکی مصالح مورد نظر است. با آلیاژ کردن، عملیات حرارتی یا کار مکانیکی می توان مقدار مدول الستیسیته را

تغییر داد.

 

نرمی

یکی دیگر از ویژگی هایی که می توان با استفاده از آزمایش کشش بدست آورد شکل پذیری یا نرمی است، بدست آوردن این ویژگی برای مصالح مختلف دارای مزیت های زیر است:

- برای مشخص کردن حدی که می توان مواد را تغییر فرم داد بدون اینکه شکستی در فرایند تغییر شکل مثل اکستروژن یا نورد مشاهده شود.

- برای مشخص کردن توانایی مواد برای تغییر شکل پلاستیک که مقدار شکل پذیری بالا بیانگر آن است که توانایی مواد برای تغییر شکل یافتن زیاد است. از جمله پارامتر هایی که با استفاده از آنها مقدار شکل پذیری مواد را در آزمایش کشش می توان اندازه گرفت، یکی درصد تغییر طول در شکست و دیگری مقدار درصد کاهش در سطح مقطع در هنگام شکست است.

 

فنریت

مقدار جذب انرژی تا محدوده الاستیک را فنریت مواد می گویند و آنرا با مدول فنریت نشان می دهند که برابر است با مقدار انرژی کرنش بر واحد حجم از تنش صفر تا تنش تسلیم.

 

چقرمگی

چقرمگی برابر است با توانایی مصالح در جذب انرژی در محدوده تغییر شکل پلاستیک که برابر است با مساحت زیر منحنی تنش - کرنش و این مقدار مساحت، مقدار کاری است که می توان روی مصالح انجام بگیرد بدون اینکه شکست رخ دهد.

 

گلویی شدن

گلویی شدن در مصالح چقرمه زمانی که بار به مقدار ماکزیمم خود می رسد اتفاق می افتد یعنی زمانی که افزایش در تنش در اثر کاهش سطح مقطع بیشتر از افزایش تحمل بار گذاری مواد در اثر پدیده کرنش سختی است.

منبع: asqc.ir

میتوانید از لینک زیر فیلم انجام آزمون کشش را ملاحظه فرمایید:

انجام آزمون کشش در آزمایشگاه کنترل کیفیت سازه امیرکبیر